چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

p_18

ته: از خانوم معذرت بخواه
◇خ...خانوم معذرت میخوام...جدی ببخشید من هواسم واقعا پرت شد معذرت میخوامممممم
ا.ت: چ...چی؟
تهیونگ فشار دوباره ای داد که مرد فریادی کشید که ا.ت هم از این صدا لرزید و به چشمای خنثی و لبای خندون تهیونگ تک نگاهی کرد
◇ببخشید خانوم من پاتونو یه لحظه نوازش کردم...ببخشیدددد اخخخخ ول کن دیگه

تهیونگ کم کم فشارشو کم کرد و مرد سریع بلند شد و رفت....ا.ت با دیدن جمعیت که پچ پچ میکردن و میگفتن -چقدر پسره کناریش غیرتیه -وای اینجا چخبره -چطوری بی اجازه اینکارو کرد -اون پسره گی بود؟
به تهیونگ نگاهی کرد و اروم گفت
ا.ت: اینجا چخبره
ته: تو کلا میخوابی هیچی حالیت نمیشه نه؟برو خدارو شکر کن قبل از اینکه جای بدی رو نوازش کنه اینکارو کردم...روناتو بپوشون

ولی ا.ت با شنیدن کلما جای بدی رو نوازش کنه قرمز شد و صاف نشست و دامنشو پایین کشید و تهیونگ با پوزخند خواست سرشو نوازش کنه که ا.ت خودشو عقب کشید
ا.ت: فک نکن حتی یه درصد اون دست کثیف رو به من بزنی
ته: دلم میخواد بشورم ولی تا از اینجا برم یا تو گم میشی یا اون پسره میاد اذیتت میکنه
ا.ت: من باهات میام ولی برو دستاتو بشور
تهیونگ باشه ای گفت و با ا.ت رفتن تا ته دستشو بشوره
....
با فرود هواپیما و خارج شدن مهمونا ا.ت و تهیونگ رفتن تو هتلی که از قبل رزرو کرده بودن و ا.ت یه راست رفت تو جکوزی
ته: چرا جوری رفتار میکنی انگار این چیزا تو خونه نبود؟
ا.ت: خب من دوست نداشتم جلو بابا برم تو اب
ته: جلو من چی؟جلو من دوست داری؟(بم)
ا.ت: منظورت چیه؟
تهیونگ لبه استخر نشست(چهارزانو)و لیوان شرابشو سمت ا.ت گرفت
ته: میخوری؟
ا.ت: اهوم

ا.ت جلو امد و لیوانو گرفت و از طرف دیگه خورد و لیوان پس داد و تهیونگ لیوانو سمت دیگه چرخوند و همونجایی که ا.ت لبشو گذاشته بود شراب خورد و با لبخندی گفت
ته: بچه ذوق کن میتونی شنا کنی
با خنده بلند شد که ا.ت از حرص خواست تهیونگ رو بندازه تو اب...پاشو گرفت و با تمام زورش کشید سمت آب اما....تهیونگ تکون هم نخورد
ته: چی میگی جوجه
ا.ت: کنارم بمون(دروغ)
ته: منم میخوام بیام توی اب
ا.ت: باشه

ا.ت ویو
پاشو ول کردم...چی؟میخواد بیاد تو اب؟ نکنه کاریم کنه

همون لحظه تهیونگ با شرت پرید اروم(کاملا بیصدا از یه جای دیگه) وارد اب عمیق شدو شروع کرد شنا کردن و از زیر توی ابا پای ا،تو کشید که ا.ت با جیغ دو متر پرید رو هوا
ته: خنده
ا.ت: هی این چه شوخیه‌ایه
تهیونگ: شوخی خوب(خنده)
ا.ت: میدونی چقدر درد گرفت؟
ته: هوم!من که فشار ندادم
ا.ت: نه ولی تو فرودگاه جوری زدیم زمین که مچ پام داره از درد میترکه...
ته: تقصیر خودت بود خب
ا.ت: هه...من نباید دو روز کنارت باشم....همین چند وقتی که مامان و بابا نبودن تو جوری...
50❤️🌚🤏🏿
دیدگاه ها (۱۲)

چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

باورم نمیشه قشنگام...هنوز یه هفته نشده....هفتادتایی شدنمون م...

love Between the Tides²⁷بهش ضربه میزدم ولی ولم نمیکرد ادامه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط